نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





چرا رفتی؟

 

هنوز هم مثل انشاهای دوران دبستان با نتیجه گیری مشکل دارم...

" چرا رفتی؟ "


[+] نوشته شده توسط الهه در 14:47 | |







زیادی...

 از یه جایی به بعد بزرگ نمیشی پیر میشی....

از یه جایی به بعد خسته نمیشی میبری...

از یه جایی به بعد هم دیگه تکراری نیستی زیادی هستی...


[+] نوشته شده توسط الهه در 13:40 | |







دیشب با خدایم دعوایم شد...

 

دیشب با خدایم دعوایم شد...

با هم قهر کردیم...

فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد...

رفتم گوشه ای نشستم...

چند قطره اشک ریختم...

و خوابم برد...

صبح که بیدار شدم مادرم گفت: "نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارونی می آمد "


[+] نوشته شده توسط الهه در 13:36 | |







خیلی دیر شده

 

 

کسانی هستند که از خودمان میرنجانیم...

مثل ساعت هایی که صبح دلسوزانه زنگ میزنند و در میان خواب و بیداری بر سرشان میکوبیم...

بعد میفهمیم که خیلی دیر شده...!!! 


[+] نوشته شده توسط الهه در 13:33 | |







روزنامه

 مهم بودن رو فراموش کن!

تیتر روزنامه های یکشنبه , زباله ی روز دوشنبه است...

من هم روزی برای کسی مهم بودم و امروز...


[+] نوشته شده توسط الهه در 13:18 | |







اهنگ زنگ موبایل

آهنگ زنگ من روی موبایلت با بقیه فرق داشت...

ولی آهنگ زنگت روی موبایلم مثل بقیه بود...

تو به خاطر اینکه بفهمی منم...

و من به خاطر  اینکه فکر کنم تویی....


[+] نوشته شده توسط الهه در 12:6 | |







نفس نفس

 

در همین حوالی هستند کسانی که تا دیروز میگفتند :

بدون تو حتی نفس هم نمیتوانم بکشم

و امروز

درآغوش دیگری نفس نفس میزنند...


[+] نوشته شده توسط الهه در 21:11 | |







عروسک

 این روز ها جای خالی تو را با عروسکی پر میکنم

همانند توست مرا دوست ندارد

احساس ندارد!

اما هرچه هست دل شکستن بلد نیست...


[+] نوشته شده توسط الهه در 21:2 | |







مثل همه

 

هیچ وقت نفهمیدم

چرا درست همون کسی که

فکر میکنی با همه فرق داره

یه روزمثل همه

تنهات میذاره...؟؟؟


[+] نوشته شده توسط الهه در 20:56 | |







برو گورت را گم کن...

به من گفت : برو گورت رو گم کن...

و حالا هر روز با گریه به دنبال من میگردد !

کاش آرام پیش خودت و زیر زبانی میگفتی :

" زبانم لال "


[+] نوشته شده توسط الهه در 12:16 | |







شمع


درد مرا شمعی میفهمد...

که برای دیدن یک چیز دیگر آتشش میزنند...


[+] نوشته شده توسط الهه در 20:58 | |







دیوونه

میلیون ها میلیون تن صدا وجود داره...

ولی فقط و فقط...

یکیشه که وقتی میشنوی...

دیوونه میشی...

 


[+] نوشته شده توسط الهه در 20:48 | |







انسان

عجله داشتم

تند تند راه میرفتم

محکم به چیزی خوردم...

آدم بود!

منتظر بودم بگوید کوری؟؟؟

دستش را به طرفم دراز کرد

بامن دست داد...

دقت کردم...

آدم نبود انسان بود...

 




[+] نوشته شده توسط الهه در 16:3 | |







انسان

عجله داشتم

تند تند راه میرفتم

محکم به چیزی خوردم

آدم بود!

منتظر بودم بگه : کوری؟؟؟

دستش را به طرفم دراز کرد

با من دست داد

دقت کردم آدم نبودانسان بود...!


[+] نوشته شده توسط الهه در 15:24 | |







مدعی

اونی که مدعی بود عاشقته هیچ غلطی نکرد...

چه برسه به اونی که میگه یه دوستیه ساده هست...


[+] نوشته شده توسط الهه در 1:4 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد